تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

هفت

سه شنبه, ۲۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۷:۰۰ ق.ظ

گاهی پیش میاد چندبار کتابی رو میخونم ولی هیچی ازش متوجه نمیشم یعنی حرف اصلی کتاب رو نمی فهمم فقط یه کشش وجود داره که باعث میشه بخونم و لذت ببرم که تا دیشب نمیدونستم چیه ولی بعد از صحبت با رفیق هیچ کس متوجه شدم که این کشش همون  لذت بردن از متن 

کافکا در کرانه از اون دسته کتابایی بود که اولا برای خریدش مقاومت میکردم چون تجربه ثابت کرده بود کتابی که زیاد ازش تعریف میشنوم چنگی به دل نمیزنه ولی انگار قسمت بودبخونمش٬ هدیه گرفتم و بعد از یکماهی که تو کتابخونم بود بالاخره مقاومت شکست و شروع به خوندن کردم اوایل کتاب به نظرم گنگ و ترسناک می اومد مخصوصا جاهایی که پسری بنام کلاغ حضور داشت ٬انگاردر حال دیدن فیلم ترسناک بودم دو سه باری از ادامه دادنش منصرف شدم ولی باز خوندم اوج داستان ٬ جایی که یه نفس راحت میکشی و میگی کلاغ محو شد جایی که کتابخونه و پیرمردی بنام ناکاتا ظاهر میشن ٬ انگار موراکامی زیبایی های کتابشو جایی پنهان کرده باشه و خواننده باید دنبالش بگرده ٬قطعات پازل رو کنار هم چیدم هرچند پازل من تصویر خاصی نداشت ٬ این داستان ظاهرا از تکه های مختلف ساخته شده ولی همه اجزای داستان  در کل بهم مربوط میشن 

درسته برای بار دوم هم که خوندنش رو شروع کردم همون ترس و منصرف شدن وجود داره و اینبار بخاطر بیمارستان بودنم به جرات میتونم بگم بیشتر هم شده ولی با مقاومت و خوندن ادامه کتاب مطمعنم از دفعه قبل بیشتر خوشم خواهد اومد با اینکه اینبارم حرف اصلی کتابو نمی فهمم ولی قرار نیست که تو اون هزار تو به نتیجه ی دلخواهم برسم فقط از مسیر لذت خواهم برد


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۲۸
خورشید جاودان

نظرات  (۵)

خیلی وقتا برای منم پیش اومده که با خوندن کتابی چیزی نفهمیدم

گاها این حس رو زمانی که نوشته های ایتالوکالوینو یا کافکا رو میخونم دارم

فکر میکنم در دفعات بعدی بشه فهم درستی از نوشتار و هدف نویسنده داشت

 

پاسخ:
بله با چند دفعه خوندن چیزهای جدیدی کشف میشه
منتظر نظرشما بعد از خوانش دوم خواهیم ماند
پاسخ:
نظر من همینه که نوشتم لذت بردن از خود کتاب و انتظار چیز خاصی نداشتنه اخه وقتی دنبال چیز خاصی باشی لذت نمیبری
آهان 
حالا متوجه شدم.
به هرحال این هم نظریه ایه. 
کتابخوانی عالی متعالی،
پاسخ:
اینو وقتی کشف کردم که بعد بار دوم خوندن هم متوجه نشدم موراکامی چی گفته فقط از هیجانش و زیبایی قسمتهایی که دوست داشتم کیف کردم یا اشکال از منه یا واقعا باید گاهی اینطور کتاب خوند 
ولی وقتی تموم شاید دوباره ازش بنویسم و حسم نسبت بهش عوض بشه:))

من هم در مورد رمان هایی که خیلی سر و صدا می کنند و همه می روند دنبالشان کمی موضع می گیرم. اما جالبه که خیلی از این همین آدم ها اصلا کتاب را به انتها نمی رسانند.

تم اصلی کتاب، "سیر بلوغ " یک تم تکراری است. هنر نویسنده اینه که کتاب رو انقدر پیچیده کرده که این "سیر بلوغ" چنان با چیزهای دیگه ترکیب میشه که یک کلیت تازه و متفاوت با رمان های این چنینی به وجود میاره. نمونه ای ترین نمونه اش هم که خودت بهتر می دونی "ناطور دشت" است. کافکا و هولدن کالفیلید مسیر مشابهی را طی می کنند، اما جهان بینی ژاپنی زمین تا آسمان این رمان رو از نمونه ی آمریکایی جدا می کنه.

..................

راستشو بخوای من کتاب رو دوست داشتم، اما یه سری مشکلات جدی هم باهاش دارم از جمله نفرین پدره و استفاده از اون اسطوره ی معروف و حضور عامل تصادف در همه جای داستان و گذشته ی خانم سائکی و سنگ ورودی و این همه استفاده از سکس ( من کتاب رو به انگلیسی خوندم و طبعا از چیزهایی باخبرم که خواننده های فارسی فکرشو هم نمی تونن بکنن!!)

حالا بزودی در وبلاگ میله بحث گسترده ای در این زمینه خواهیم داشت!

پاسخ:
منم اون قسمت سکس رو دوست نداشتم مخصوصا اینکه اخرش نفهمیدم خانم سائکی ایا مادرش بوده یا نه ولی همونطور که گفتم قرار نیست همه چی روی یه خط مستقیم باشه از پیچیدگیش و کلنجاری که با خودم رفتم تا بفهمم چی میگه خوشم اومد تلاش برای فهمیدنش و شکل پازل بودنش لذت بخش بود
۲۱ دی ۹۶ ، ۱۳:۲۶ میله بدون پرچم
سلام
خب امیدوارم الان مقداری از سوالات و گنگ بودن‌ها شفاف‌تر شده باشد.
راستش خواندن برای لذت بردن یکی از اصلی‌ترین هدف‌های مطالعه است. زیاد نگران باقی موارد نباش... باقی موارد را می‌توان با صحبت کردن پیرامون کتاب یا خواندن نظرات دیگران جبران کرد.
پاسخ:
بجز اون موضوع ترس که وبلاگتون در موردش کامنت گذاشتم تقریبا حل شده :)
خب گاهی سخت بودن کتابه باعث میشه نخونمش ولی کافکا رو بالاخره تموم کردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی