تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

چهل و یک

جمعه, ۸ تیر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۶ ب.ظ

تو زندگیم بیماری رو پذیرفتم 

مرگ پدر مادرمو پذیرفتم

سختی های دیگه رو هم پذیرفتم  

فقط یه چیز مثل خوره به جونم می افته و فکرش مثل کنه به مخم می چسبه اونم تنهایی 

از پس سخت ترین امتحانای زندگیم بر اومدم ولی برای حال و هوایی مثل امشب هیچ راه حلی ندارم 

وقتی به بقیه فکر میکنم که دور هم جمعند و خانواده دارن پر از بغض میشم پر از خشم و حسرت میدونم این حسم میگذره ولی وقتی تو وجودم هست  روح و روانمو ازار میده

شاید هم بخاطر حال و هوای بیمارستانه ولی به هر دلیلی حسی که دلم نمیخواد تجربش کنم

لیست تماسهامو بالا پایین میکنم که با یکی حرف بزنم ولی متوجه میشم که کلا حتی برای احوالپرسیم اولویت هیچ دوستی نیستم و تا الانم خودم بهشون پیام دادم 

کاش من هم یکی مثل خودم داشتم  یکی مثل خودم که حواسش به همه هست یادش میمونه که چه مدته از کی خبر داره و نداره حتی در حد یه سلام خوبی حالشون رو می پرسه و واقعا برای خودم متاسف میشم که اونا منو دارن و خودم خودمو ندارم

هندزفری تو گوش گذاشتم جوری صداش رو بلند کردم که هشدارمیده به شنواییتون اسیب میرسه فقط بخاطر اینکه صدای سیلی تنهایی رو صورتمو نشنوم 


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۷/۰۴/۰۸
خورشید جاودان

نظرات  (۴)

گاهی اوقات یادت میفتم و یهو با خودم میگم،
مگه یه آدم چقدر میتونه ظرفیت داشته باشه؟؟؟
اگه خدا قراره هیچ کسی رو در شرایطی فوق طاقت و تحملش قرار نده،
 پس چقدر تو بزرگی و صبور...
پاسخ:
کاش صبور بودم 
فکر نکن ما به یادت نیستیم، اما حتما هر کدوم دلایلی داریم ... مثلا من خودم کلا آدم تلفنی ای نیستم. حقیقتا امیدوارم حال و روزت زودی بهتر بشه.
پاسخ:
میدونی این روزا اونقدر چشمم به گوشی بود که یکی پیام بده تا باور کنم هنوزم میتونم برای کسی مهم باشم 
ولی پیامه اومد ولی دیر نوش داروی بعد مرگ سهراب بود 
دقیقا بعد اینکه خودم گفتم بیمارستانم
وقتی که کل این یه هفته نوشتم نیاز به داشتن دوست را رها میکنم 
وقتی که تصمیم گرفتم دیگه به هیچ کس کاری نداشته باشم پیامه اومد میدونی سخته تنها باورت از بین بره دلایلتون دلایلشون و کلا همه چی پذیرفته و قابل احترام 
ولی با شناختی که از خودم دارم با هر بار نابودی باورهام یه ادم دیگه شدم 

۱۳ تیر ۹۷ ، ۱۴:۵۵ میله بدون پرچم
سلام
«لیست تماسهامو بالا پایین میکنم که با یکی حرف بزنم ولی متوجه میشم که...»
این جمله مرا به یاد هدیه یک روز رایگان همراه اول انداخت... وقتی فعالش کردم رفتم توی لیست کانتکت‌ها و کلی بالا پایین کردم و آخرش استفاده‌ای نکردم از این هدیه!
البته همیشه اینطوری نیست. گاهی هم حال ما خوب است و هم حال کانتکت‌ها.
سلامت و شاد باشی
پاسخ:
سلام 
سلامت باشید
واقعا آدم قویی هستید.
پاسخ:
بهتره بگید به شدت پوست کلفت😊

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی