تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

۱۶آذر

تا حالا براتون پیش اومده سوالی تو ذهنتون به مدت طولانی بچرخه و جوری بهتون فشار بیاره که دلتون بخواد سرتون رو بکوبید به دیوار تا از شرش خلاص بشید ؟

من الان تو همچین وضعیت بحرانی هستم

زندگی انسانهای موفق باز گوکننده گذشته ای تلخ و درد ناک است؟


خورشید جاودان
۱۴آذر

نمیدونم فکر میکنم زنده هستم یا واقعا زنده ام 

اگر ازم بپرسن حالت چطوره ؟ میگم خوبم فقط بخاطر اینکه حوصله ندارم و نمیخوام جوابی جز این بدم

اتفاقهایی افتاده که اگر هر کدوم حداقل چهار ماه پیش می افتاد اونقدر حال دلم رو خوب میکرد که میتونستم با هیجان در موردش بنویسم ولی الان نسبت بهش بی حس هستم

برای اولین بار جرات کردم برم سراغ فاکنر و یه مجموعه داستان کوتاه ازش بخونم فکرشو کنید تا همین چند ماه پیش این اتفاق که بتونم برم سراغ سخت خوانها چقدر خوشحالم میکرد ولی ...

و مدتی که واقعا خالی از همه چی هستم به اون حدی که هیچ حرفی برای گفتن و یا نوشتن ندارم این یادداشت هم فقط بخاطر کسی نوشتم که هنوز اینجا رو میخونه و براش مهمه که حالم چطوره و ازم خواسته چیزی بنویسم حتی اگه دو جمله باشه 

ممنونم که بهم یاد اوری کردی که این خونه رو نباید رها کنم حتی اگه یه چیز مزخرف بنویسم خوندن پیام خصوصیت واقعا بهم یه حال خوب داد هرچند موقت بود ولی واقعا خوشحالم کرد که هنوز کسی هست که به این خونه سر میزنه 

باور کن حالم از خودم بهم میخوره ولی باید بگذره و بره پی کارش ولی نمیدونم بعد از گذشتن از این حال چه ادمی بشم 

فقط یه اتفاق نه چندان خوب هم دیروز افتاد که مجبورم کرد کتابهای بچگی و  نوجوانیم رو که سالیان سال بود نگه داشته بودم دور بندازم کمد اتاقم پر موریانه شده بود و من خبر نداشتم و این لعنتی ها کتابهامو نابود کرده بودند مجبور شدم بعد تمیزکاری و سم پاشی کتابا رو بندازم دورکتابایی که بعضی هاش رو ۳۰ سال پیش وقتی کلاس اول بودم خریده بودم کتابهای ژول ورن و جک لندن که نوجوانیم عاشقشون بودم همه رو موریانه ها جویده بودند  بجای اینکه ناراحت باشم نسبت به این اتفاق هم بیخیالم فقط دلم براشون تنگ میشه 


خورشید جاودان