تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

۲ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۸بهمن

مدتیه فکر میکنم از جایی که هستم فرار کنم. نمیدونم همه جای ایران گروه گروه بازی و جناح بندیه یا فقط شهر من ؟ یا کلا آدمها عجیب شدند 

به من میگن شبیه موش تو دایره ای که فقط دور خودت میچرخی و به هیچ جا نمی رسی  درست میگن میدونید چرا ؟ 

چون از این جناح بندی ها دورم سعی میکنم به تنهایی و بدون وابستگی به کسی یا جناحی کار میکنم و همیشه هم چون حضرات وابسته مانع هستند به اون جایی که حقمه نرسیدم 

حالا از بحث حق هم بگذریم معمولا حضرات از پروژه ها دنبال منفعت شخصی و اسم و رسم هستند که اون چیزی که میخوان از طرف من نمی رسن 

همین دو سه روز اخیر بخاطر یک مصاحبه و مطالبه گری سر پروژه عروسک بومی مورد هجوم این افراد قرارگرفتم تا قبل از اون مقاومت میکردم ولی مگه ظرفیت یک آدم چقدره بالاخره خسته میشی 

 

خورشید جاودان
۱۷بهمن

ژرمینال امیل زولا رو میخونم بخش چهارمش هستم ولی تا اینجا محیط و ادمایی که داستان ترسیم کرده شبیه حاشیه ی شهرمونه 

جاهایی که ۶ ساله کار میکنم . کارگرها تو معدن و من تو مدرسه

نمیدونم این کتاب چطور مجوز گرفته اخه اونقدر واضح و بی پروا درمورد فقر و فلاکتی که پشت بندش فحشا هست حرف زده که باعث تعجبم شده

اخه تابحال هرکتابی خوندم جوری سانسور شده بود که باید حدس میزدی چه خبره حالا شاید این کتابم سانسور شده من خبرندارم ولی با خوندن هر سطرش من بیشتر از قبل متعجب میشم که این چطور از زیر دست حضرات در رفته

شاید هم تو کتاب چیزخاصی نگفته و من خیلی مبتدیم که تعجب کردم ولی تا بخش چهارش که عالی بوده 

زندگی کارگران معدنی که خیلی خیلی شبیه مردمیه که تو حاشیه شهر من زندگی میکنند و من بعنوان معلم بچه هاشون روزانه باهاشون سروکار دارم

ادمایی که نون شب ندارن بخورن ولی مثل گربه تولید مثل میکنن

کارگرانی که گرسنه هستن ولی تنها هنرشون تولید مثله

دخترایی که عقل درست حسابی ندارند ولی زیر مردا میخوابن و نهایتش وقتی شکمشون بالا اومد رها میشن

هر سطرش رو که تا بخش چهار خوندم به خودم گفتم عهه چقدر شبیه فلان شهرکی که بودم ، شبیه خانواده فلان دانش آموز وشبیه....‌‌

من هم ژرمینال رو میخونم هم داستانش رو کنار مردم حاشیه شهر به مدت ۶ سال زندگی کردم

خورشید جاودان