تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

۱۵ارديبهشت

دا سی چه فغون ایکنی؟ تا بیده همی بیده ظالم همیشه سالم

ولی اون پنج ماه لعنتی نفهمید دخترش کجاست ؟ بهش گفتن رفته کرج 

همونجوری که وقتی بچه بودم بهم گفتن عمو مجید رفته مسافرت 

میپرسید دخترم بی معرفت نیست  چرا بهم یه زنگی نمیزنه

همونجوری که میپرسیدم عموی من چرا بدون خداحافظی با من رفت مگه دوستم نداشت؟

میگفت بهش زنگ بزنید دلم براش تنگ شده 

همونجوری که روزها دم در منتظر عموم می نشستم

هیچوقت نفهمید دخترش کجا بود 

همونجوری که من  تا سالها نفهمیدم عموم کجاست بعدها هم که میرفتیم قبرستون به دادا میگفتم چرا این قبرا یه گوشه قبرستونن چرا هیچی روی سنگشون نیست؟ راستی ما عمو رو گم نمیکنیم؟ وبرای هیچ سوالم جوابی نبود

دایه نود سالش بود من پنج سال

 

میگه صبر کشکو خدا ۷۰۰ ساله یا صبر خدا 

به خودم میگم تا کی صبر؟

خورشید جاودان
۱۴ارديبهشت

سرطان از دست دادن خانواده  جنگ دردهای بی درمون  هرچیزی که فکرش رو کنید به سرم اومد ولی هیچ کدوم منو از پا ننداخت

دوستانی که منو از اینجا شناختن میدونن که چقدر پوست کلفت هستم انگار تو زندگی قبلیم یه کرگدن تمام عیار بودم 

ولی از وقتی جریان ازمون استخدامی حق التدریس ها پیش اومد عالیجناب کرگدن پوست کلفت رد داد جوری که روزی صدبار ارزو میکنه این کابوس تمام بشه ۱۶ سال مفت کلاسهاشون رو پر کردیم حالا یادشون اومده قرار بچه های مردم رو دست ما بسپرن و احتیاج به سنجش صلاحیت معلم دارند؟۲۳ سالم بود که استخدام شدم الان تو سن ۳۹ سالگی نه ثبات شغلی وجود داره نه امنیت 

همه زندگی ارزوها و خواسته هام بسته به یک ازمونه که هر دفعه یک ماده تبصره بهش اضافه میکنند بریدم خسته شدم دیگه جایی برای این ظلم ندارم

ظلم ظلم ظلم 

راستی خدا کجاست؟  چرا بقول دایه ام ظالم همیشه سالمه؟

خورشید جاودان
۱۲ارديبهشت

یه روزی برمیگردم و باز اینجا مینویسم 

خورشید جاودان