تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

۲ مطلب در آبان ۱۴۰۲ ثبت شده است

۲۵آبان

فرانکنشتاین رو گذاشتم کنار چون واقعا کلافم میکرد بعد از مرگ برادرش و ژوستین مدام از عذاب کشیدنش میگفت و خوندن چندین  صفحه طولانی عذاب برای من خوشایند نبود بجاش کتاب دیگری از هاوارد فاوست دست گرفتم بنام آمریکایی که در مورد یک قاضی بنام پیتر التگلد و براساس واقعیته قبلا از فاوست مزدور رو خونده بودم و خوشم اومده بود 

دیشب بعد از مدتها که تو فصل تابستون بودیم و شرجی اولین بارون پاییزی بارید و امروز هوا خنک شد به همین مناسبت به توصیه دانش اموزام اولین انیمه عمرم رو دیدم قلعه متحرک هاول  به شدت توصیه میکنم ببینید شاهکارو عالی تا الان که به توصیه دانش اموزام گوش کردم ضرر نکردم  دوسریال کره ای از نظر خودم عالی وینچنزو و تناسخ در یک خانواده پولدار رو دیدم و انیمه زیبای قلعه متحرک هاول که باعث شد با میازاکی و دنیای انیمه هاش اشنا بشم

پاییز رو از امروز که هوا خنک شد با انیمه و کتاب خوب جشن گرفتم باید از دانش اموزهای خوش سلیقه ام تشکر کنم هرچند بعضی از بدجنس های کوچک اصرار دارن سریال اشتباهات منو ببینم و دوستاشون میگن خانم نبین بی ادبیه حالا چی دیدن و چرا اصرار دارن منم ببینم خدا داند😁

 

 

 

از وقتی رتبه بندی امتیاز نگرفتم و بعد فهمیدم همکارهام به کمیته امداد کمک کردند و گواهی خیربودن گرفتن تا امتیاز بگیرن حس میکنم کلاه گشادی سرم رفته چون من تو حاشیه شهر با هزینه شخصی و فروش عروسکای دست،سازم کتابخونه ساختم ، کم و کسر مدارسی که توش کار میکردم رو تامین میکردم و خیلی کار دیگه ولی حتی الان نمیتونم ثابت کنم من انجام دادم چون معتقد بودم تو سکوت کار کنم برای حال خودم حتما خدا یه جا جوابم رو میده ولی فکر کنم خدا هم خدای من نیست اگر بود اینقدر چاله چوله تو زندگیم نمیگذاشت که معطل پولی بشم که از رتبه بندی به حقوقم اضافه بشه

حالا اون حضرات رتبه دو و سه  شدند من فاقد رتبه

و به شدت حس حماقت دارم

 

خورشید جاودان
۱۲آبان

روبروی کتابخونه ام ایستادم و کتابهام رو می شمارم سوای کتابهای بچگی و نوجوانیم که موریانه نابودش کرد و کتابهای متفرقه  و کتابهایی که از کتابخونه گرفتم و  آمارش رو ندارم  تابحال ۶۶ رمان خوب خوندم البته بطور دقیق باید بگم از سال ۹۴ که هدفمند رمان خوندن رو شروع کردم ۶۶ رمان خوندم و  این امار کتابهای کتابخونمه مطمئنم بیشتر از این کتاب خوندم ولی فراموش کردم

به دکتر گفتم تاحداقل  ۲۰۰ کتاب نخوندم نمیخوام از دنیا برم پس تمام تلاشت رو بکن که زنده نگهم داری میدونم خواب و خیاله ولی تنها چیزیه که میتونم بهش فکر کنم کاش واقعا همه چی دست دکترها بود اونوقت میتونستم بگم تا ۱۰۰۰ کتاب خوب نخوندم نمیخوام بمیرم حالا باید حساب کنم ۱۰۰۰ تا چند سال طول میکشه که وقت بخرم

 

تازگیا با یه نویسنده خوب اشنا شدم بنام هاوارد فاوست دوتا کتاب از این نویسنده از کتابخونه محلمون امانت گرفتم بنامهای مزدور و امریکایی مزدور ۱۹۰ صفحه است و داستانش برای من دوست داشتنی و جذابه  اونقدر جذاب که وقتی از کتابخونه برگشتم ظهر تا شب تمامش کردم درست شبیه جذابیت داستان های وونه گات وقتی تازه باهاش اشنا شده بودم

میله بدون پرچم همیشه توصیه میکرد بجای خرید کتاب عضو کتابخونه بشم ولی با اینکه عضو بودم یه جورایی نسبت به پیشنهادش جبهه گیری میکردم و گاهی عصبانی میشدم چون چندباری سرخورده از کتابخونه برگشته بودم خونه

تا وقتی روش انتخاب کتابش رو بهم گفت ، ورق برگشت و رفتن به کتابخونه به روش میله بدون پرچم به تفریحی شیرین و پیروزی بزرگی تبدیل شد

حالا دیگه خیلی لازم نیست به لیست از قبل نوشته شده تکیه کنم فقط کمی حوصله برای انتخاب کتاب لازمه

با این روش تونستم با هاوارد فاوست و کتاب مزدور اشنا بشم

حالا فکر کنم بخوام اونقدر زنده بمونم که همه رمان های خوب سه کتابخونه ی شهرمون و شهرهای اطرافش رو بخونم

شاید به جز رمان تصمیم بگیرم کل کتابها رو بخونم به نظرتون اینجوری پیش بره چندسال دیگه باید زنده بمونم؟😊

 

 

 

خورشید جاودان