پاییز تابستون و ادبیات روسیه
این روزها تنها چیزی که میتونه کمی حالمو خوب کنه کتاب خوندن و فیلم نگاه کردنه
انگار پاییز البته بهتره بگم تابستون پاییزِ خوزستان حال و هوای آدم رو عوض میکنه درسته اینجا تو آبان ماه هنوز کولر روشنه و هوا شرجیه ولی انگار پاییز خواه ناخواه باعث دگرگونی میشه
همین الان که این چند کلمه رو نوشتم یهو از خودم پرسیدم چرا اینا رو نوشتم و بعد خودم به خودم جواب دادم وقتی از کار زیاد خسته میشی بجای اینکه استراحت کنی هدلت میخواد با یکی حرف بزنی و چون قبلا با مجید در مورد کتاب حرف میزدی و الان نیست می نویسی
در حال خوندن کتاب قمار باز داستایوفسکی هستم ادبیات روسیه برای این حس و حال مناسبه و به دلم می شینه مدل کتاب خوندن من هم با فصل عوض میشه تابستون کتابهای هیجان انگیزمیخونم و پاییز و زمستون ملایم
اگر ازم بپرسید تعریف کتاب هیجان انگیز و ملایم چیه هیچ پاسخی ندارم جز اینکه این تقسیم بندی یه تقسیم بندی حسی و شخصیه می ایستم جلو کتابخونه دونه دونه کتابا رو نگاه میکنم اونی که قلبم بگه رو میخونم:)
انگار مغز و بدنم ناخوداگاه کتاب انتخاب میکنند
البته اینم بگم این تقسیم بندی در مورد کتابهای خونده شده است که با اونا اشنا هستم و برای بازخونی به این سبک انتخاب میشن
الان کتاب قمار باز رو انتخاب میکنم
بعد از ادبیات روسیه هم یه دوره سلینجر خوانی رو شروع میکنم که فکر کنم مناسب این فصل