تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

هشتم ۴ و لاک نارنجی

يكشنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۱، ۰۴:۰۸ ق.ظ

دانش اموزای هشت ۴ درسشون به نسبت بچه های هشتمی دیگه ضعیف تره و به شدت یاغی جوری که هیچ همکاری ازشون راضی نیست و همه با اکراه میریم سرکلاسشون راستش من تا قبل از یک اسفند از این قاعده مستثنی نبودم ولی نمیدونم چرا برای درس علوم تو کلاس هشت ۴ معجزه شد 

راستش همیشه سر کلاس هشت ۴ خسته میشدم گاهی باهاشون دعوا هم میکردم ولی دلم نمی اومد ناراحت بمونن هرچند که عین خیالشونم نبودولی خودم معذب بودم خیلی وقتام بی خیال درس میشدم و سعی میکردم وارد دنیاشون بشم  روزای اخرسال که درسمون به بودجه بندی اسفند رسیده بود بعد از حل نمونه سوال وقت بیکاری بحث رو می کشوندم به لباس و ارایش چیزی که همه دانش اموزای تو این سن و سال خیلی دوستش دارن کلی،سربه سرشون میگذاشتم و اونام کلی ادرس برای خرید میدادن دیروز بعد سالها به یاد دانش اموزای هشت ۴ که خیلی ارایش کردن رو دوست دارن دوتا لاک نارنجی و صورتی خریدم یه جورایی حال و هوای منم اخر سالی عوض کردن

وقتی برم مدرسه حتما بهشون میگم دوتا لاک خریدم  بچه ها از اینکه بفهمن معلمشون به حرفشون توجه کرده خوشحال میشن چون قرتی خانما اصرار داشتن که خانم لاک بزن ، خانم چون لاغرین مدل لش بهتون میادو...

وقتی برای اولین بار بعدشش ماه نمره هاشون خوب شد و من این تغییر رو به مدیر اعلام کردم و تشویقشون کردم انگار اعتماد به نفسشون بیشتر شد حالا دیگه هشت ۴ هم  مثل بقیه کلاس ها رفتار میکردن و دیگه یاغی گری نمیکردن

بهشون گفتم جلو همکارا و مدیر حسابی ازتون تعریف کردم پس به همه ثابت کنید تغییر کردین

یه جورایی اونا با همه اذیت و آزارشون  اخر سالی دنیای کمرنگ معلمشون رو رنگی تر از قبل کردن

هیچوقت بعنوان یه معلم از بالا به دانش اموزام نگاه نکردم مدیر میگه چطور تونستی باهاشون کنار بیای گفتم چون سعی کردم همسن و سالشون باشم ودنیا رو مثل اونا ببینم با ادبیات اونا حرف بزنم رفیق هستم تا معلم

وقتی رفتیم اردو چون دانش اموزا اجازه نداشتن گوشی بیارن با گوشی خودم ازشون عکس گرفتم و براشون فرستادم

دلشون میخواست برقصن یواشکی بردمشون جایی که کسی نبینه گفتم هرچقدر دلتون میخواد برقصید ولی حواستون باشه زیاد سروصدا نکنید

وقتی میان دفتر و لاک زدن یه جورایی اشاره میکنم دستت رو بکن تو جیبت کسی نبینه و کلی کار دیگه 

اگر اجازه داشتم و توان اینو داشتم که آزادی بیشتری بهشون بدم دریغ نمیکردم

چون من معلم شدم که مثل معلمای دوران تحصیل خودم نباشم و دانش اموزی روح و روانش اسیب نبینه

هرچند مادرجان میگه تو دوره گذشته هم لاک زدن ممنوع بوده چه برسه الان 

 خلاصه سعی میکنم با عذاب وجدان کمتر تو اموزش پرورش افتضاح روزگارم رو بگذرونم هرچند منم مثل بقیه اشتباهاتی داشتم ولی سعی میکنم روز به روز بهتر بشم و حداقل من بعنوان معلم به روح و روان دانش اموز اسیب نزنم

 

گاهی هم مثل بقیه ا

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۲/۲۸
خورشید جاودان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی