تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

من کدبانو نیستم

پنجشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۱ ق.ظ

از اقای سعادت پرسیدم آشپزیتون خوبه پاسخ داد بله

گفتم برعکسش من از آشپزی متنفرم بهتره بگم بلد نیستم و نمیخوام یاد بگیرم البته یه چیزایی بلدم ولی در کل متنفرم

خندید و گفت خب اینجوری کسی کشفت نمیکنه منظورش ازدواج بود

گفتم اتفاقا بهتر مگه زن چون زنه موظفه بشوره بپزه بسابه

راستش من برعلیه این تفکر سنتی شورش کردم مگه من خواستم دختر بدنیا بیام که تو جامعه سنتی ما برام نسخه بپیچن که بعنوان یک زن این وظایفمه؟ مردی که خدمتکار بخواد نه همسر همون بهتر منو پیدا نکنه

هروقت کسی تو خونه نبود که غذا درست کنه من درست میکنم ولی وظیفه ی مادام العمر من نیست

هیچوقت نخواستم اون دختر کدبانو باشم کلا از هرچی چهارچوب این مدلیه متنفرم

نهایتش هم مجبور بشم آشپزی کنم از دستور پختای تو اینترنت استفاده میکنم تو کارای خونه هم کمک میکنم اما نه همیشه هروقت حس کنم لازمه خلاصه من با ۴۲ سال،سن دختری هستم که آشپزیم اصلا خوب نیست و از بیانش اصلا ترسی ندارم 

 

چون من نه سیندرلا هستم نه کدبانو 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۳
خورشید جاودان

نظرات  (۵)

۰۳ خرداد ۰۳ ، ۰۶:۱۰ شاگرد خیاط

و منم با اینکه شاگرد خیاطم یه خشتک بلد نیستم بدوزم

دست پختم هم یه چیزیه بین گزارش هفتگی و گشتم نبود 

من و خورشید شما کدبانوها همه

پاسخ:
دمت گرم شاگرد خیاط 😍😁
۰۳ خرداد ۰۳ ، ۰۸:۲۳ شاگرد خیاط

وای یادم نبود تو خیاطی می کنی و حرفه ای هم هستی

شکلک شرمنده ، عرق ریز و خوشحال

پاسخ:
اتفاقا منم دختر خیاطم ولی از خیاطی بدم میاد بخاطر اینکه نرم سراغ چرخ خیاطی همه عروسکامو با دست میدوزم 
هرچند اونم خیاطیه🤣

شما زن ها خودتون باید بخواید و اوضاع رو تغییر بدید. خیلی از زن ها هستن که دارم بر ضرر جامعه زن عمل میکنن. جامعه سنتی همون زن های سنتی هستن که دارن شما زن ها رو عقب نگه میدارن

 

 

 

پاسخ:
منو که نتونستن ولی شما درست میگید کلا ازماست که برماست

1-

" مگه زن چون زنه موظفه بشوره بپزه بسابه "

 

شرعا :

که ازدواج ما ها بر مبنای اون شکل می گیره

نه

قانونا :

که زندگی ما رو کنترل می کنه

نه

عرفا :

که طبق اون زندگی می کنیم و با دیگران در ارتباطیم

بله

خوب اگر خانوم خونه آشپزی نکنه

آقای خونه که عموما در بیرون از خونه

سرگرم جنگ و خون و خونریزی و دسیسه و حقه بازی 

برای  یه لقمه نونه

کی فرصت داره این کار ها رو بکنه ؟

در نتیجه

خانومهای عزیز لطف می کنن

و این کار رو به همراه کارهای دیگه  خونه تقبل می کنند

اجرشون با پاپ ژان پل دوم !!!

{خنده}

 

 

2-

" من برعلیه این تفکر سنتی شورش کردم ...مردی که خدمتکار بخواد نه همسر همون بهتر منو پیدا نکنه "

ظاهرا خونه خاله خوش می گذره ها !!!{چشمک}

بهتره مثل خیی از دخترهای دیگه سیاستمدار باشی

اول رو با چشم چشم  شروع می کنن

وقتی خرشون  از پل گذشت

کم کم خرید غذا از بیرون شروع میشه

اگه اول بگی من آشپزی نمیکنم همه فراری میشن خوب !!!

توی این دوره و زمونه کی اونقدر پول داره همش از بیرون غذا بخره

یا

از سرکارش بیاد و تازه برای زن و بچه آشپزی کنه ؟

{زبان}

 

 

3-

" دختری هستم که آشپزیم اصلا خوب نیست و از بیانش اصلا ترسی ندارم  چون من نه سیندرلا هستم نه کدبانو "

بقول شاعر :

آنچه خوبان همه دارند

تو تنها داری !!!

{زبان }

 

 

4-

گوش شیطون کر داری می افتی توی دور نوشتن

من جا موندم و سه تا نظر

قبل اینکه نوشته جدیدت رو ببینم 

دشت کردی {چشمک}

با همین فرمون برو

من و شاگرد خیاط هم باهاتیم .

{لبخند+گل آزالیا}

 

 

 

پاسخ:
من صادقانه میگم که این شرایطمه از اول تکلیفشون معلوم باشه
فعلا می نویسم تا ببینم چی پیش میاد😂

اینک این مدل مواجهه یک جور اعتراض و ابراز عدم رضایت نسبت به یکسری ناعدالتی ها هست رو میفهمم.و‌درک میکنم.

 

 در چارچوب خانواده ولی این بحثها از قالب ارزش گذاری های اینچنینی خارج میشه...

به این فکر می‌کنی این خونه و کارهاش هست و مایی که می‌خوایم زندگی خوب پیش بره:)

فرقی نداره خانواده همسرت باشه ،

پدر و مادرت، یا کی؟

یکسری کارها هست که اشتراکی باید انجام بشه...

و باید ورای کلیشه ها باهاش برخورد کرد، نه اینجوری که خب وظیفه ایه که  سنت ها تعیین کردن که جایگاه فلان در خانواده فلان وظایف رو عهده داره،نه اینجوری که من درجایگته فلان حاضر نیستم فلان کارها رو بکنم چون سنت ها اینجور گفتن...

در واقع میتونیم به عنوان یک بسته پیشنهادی به سنت ها نگاه کنیم و شخصی کنیم برای زندگیمون 

چون سوال مهم اینه

«کارهای زندگی رو چطور مدیریت کنیم که در عین کارایی ،حداکثر رضایت برای همه باشه؟»

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی