هشت ونیم
سه شنبه, ۵ دی ۱۳۹۶، ۰۹:۰۳ ب.ظ
خورشید
جونم
چرا چیزهای پیش پا افتاده و معمولی زندگی های دیگرون برای من و تو باید در حد آرزوی دست نیافتنی باشه ؟
نمی دونم گاهی منم بهش فکر میکنم
میدونی چند وقته یه لقمه غذا بدون درد این تاولهای لعنتی از گلوم پایین نرفته؟
میدونم دقیق یک ماه و چهار روز
مکالمه دوتا ادمی که بخاطر بیماریشون نتونستن تو این یکماه و چهار روز گذشته بدون زجر و درد غذا بخورن
واقعا چرا پیش پا افتاده های زندگی های شما باید برای ما و امثال ما ارزو باشه ؟
چرا خیلی هاتون نا شکرین و مدام بخاطر سختی های زندگی هاتون شاکی هستین ، در حالیکه به جزیی ترین مواردی که دارین فکر نمیکنید
وقتی غر غراتون رو می شنوم ، وقتی فکر میکنید خودتون هستین که ناراحتین و یا دردتون اونقدر بزرگه که هیچ کاریش نمیشه کرد بخدا غم همه دنیا تو دلم می شینه یه ثانیه فقط یک ثانیه فکر کنید حتی اب دهانتون هم نتونید براحتی قورت بدین اونوقت چی میشه ؟هر چند اینقدر راحت میخورید و می نوشید که تو ذهنتون هم نمی گنجه یه روزی نتونید راحت غذا بخورید
من وامثال من همه زندگیمون به داروهایی بستگی داره که خوردنش یه درده نخوردنش صد درد
از نا شکری کردن متنفرم ناراحت میشم از اینکه هر کدوم میتونید تو وجودتون میلیونها دلیل برای شکر کردن و خوشحالی پیدا کنید و نمیکنید
به دوستم میگم خب تا کجای مشکلت دست تو ؟ تا جایی که به تو مربوط میشه تلاش کن بقیشو بی خیالی طی کن
میگه نمی شه
ببینید میدونم هر کسی درد خودشو داره و بقول بابای خدا بیامرزم ادم بی درد فقط ادم مرده است ولی خیلی چیزا واقعا خیلی چیزا ارزش غم وغصه نداره
نمیدونم چرا دلمون میخواد تو غم غرق بشیم اونقدر غرق می شیم که زندگی تو لحظه حال رو فراموش می کنیم
اگه همین امشب زلزله بیاد و بریم زیر اوار یا بخوابیم وبیدار نشیم چقدر از لحظاتمون لذت بردیم که پشیمونی نداشته باشه
بدتر از این مگه می تونه پیش بیاد که یک ماه و چهار روز حتی نتونی اب دهانتم راحت قورت بدی ؟ البته هست ولی پاشید یه تکونی به خودتون بدین
و اینقدر هم منو عصبانی نکنید :)))
همین که راحت می خوابید
راحت می خورید
راه میرید
بدنتون سالمه خدا رو از ته دلتون شکر کنید
بخدا اینا شعار نیست واقعیت زندگی ماست .
نمی دونید الان بعد یکماه اونم به زور داروی اشتها غذا میخورم چقدر خوشحالم باور کنید انگار همه خوشی های عالمو بهم دادن
حالا چند روزی که بدنم جون گرفته و راحت تر از قبل می تونم راه برم ، برم مدرسه و فعالیت کنم
دیگه از افت فشار وتهوع وضعف خبری نیست
امروز صبح وقتی که تونستم هفت هشت لقمه صبحانه بخورم از خوشحالی اشک شوق ریختم
اونوقت شما با بدن سالم همه این موهبت ها رو دارید و غم و غصه میخورید ؟
الانم که این خط خطی ها رو نوشتم بغض کردم هم از خوشی حال خوبم و هم از غمی که تو دلم نشسته بخاطر ناشکری های بعضی ادمها
دعا میکنم همه ادمها دنیا به کام دلشون باشه و غم وغصه ای تو دل هیچ کس نباشه
۹۶/۱۰/۰۵