دوازده
يكشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۵۹ ب.ظ
صدای باد
قطره های سرم
شب طوفانی
شبی که از شدت گرد وخاک اسمون رو به قرمزی میزد
دخترک تو بیمارستان با مرگ چک و چونه میزد
- ببین من حالا حالاها نمیام ، گفته باشم
-- مجبوری بیای
-کجا
واقعا کجا باید بیام
--اون دنیا
- عمرا اگه با تو همقدم بشم
و پشت به فرشته مرگ رو به دیوار سفید اتاق خوابید وشروع به شمردن قطرات سرم کرد تا خوابش برد
چرخ واژگون کنم ار غیر مرادم گردد
صرفا جهت اعلام موجودیت وزنده بودن این کلمه ها کنار هم قرار گرفتن که بگن من هستم یعنی زنده ام
۹۶/۱۱/۰۸