بیست ودو
جمعه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۳۳ ب.ظ
هشتم مارس روز جهانی زن
تو بیمارستان گذشت پشت پنجره مراقبتهای ویژه و در حال نگاه کردن به مامان پری که اروم چشماش رو بسته بود
وقتی مامان زینبم رفت پیش خدا ، عمو پیره بجاش یه فرشته برامون فرستاد ، فرشته ای که بیست وپنج ساله نگذاشته ما کمبود مادر رو حس کنیم
و حالا این فرشته در حال دست وپنجه نرم کردن با مرگ ، میدونم چشماش رو باز میکنه و ما رو تنها نمیگذاره چون بعد رفتن بابا بهمون قول داد همه جوره کنارمون می مونه ، همونطور که بعد رفتن مامان موند
زود چشمات رو باز کن لطفا وبا بدست اوردن سلامتیت بهترین عیدی رو بهمون بده پری خاتون
-------------------------------------------------
کارامازوف های لعنتی عالین 215 صفحه از 512 صفحه ی جلد اولش رو خوندم ومطمعن شدم تمام کتاب رو میخونم ، بقول رفیق جانمان اگر تا صد صفحه اول کتاب رو خوندی ونگذاشتیش کنار مطمعن باش بقیش رو هم می خونی ، یه جورایی رسیدن به صد رد کردنه مرز:)
گفته بودم برای اخرین بار تو سال نود وشش از شهر کتاب انلاین کتاب سفارش دادم و خدا کنه وقتی پستچی در میزنه مامانبزرگ خونه نباشه که با نگاه نگرانش بابت خرج کردن پس انداز طعم خوش دست گرفتن بسته پستی رو بگیره خب دیروز بسته رسید و مامانبزرگ خونه نبود ، با لذت فراوان بسته رو تحویل گرفتم وکتابا رو تو کتابخونه چیدم
به غیر از کتابهای نخونده کتابخونم
اخر سالی سیزده کتاب خریدم و مثل مورچه ها برای مدتی ذخیره کردم تا وقتی دوباره حقوق بدن
بینایی ساراماگو
قمارباز داستایوفسکی
صبحانه قهرمانان ونه گات جان
یادداشت های یک دیوانه گوگول
ابروی از دست رفته کاترینا بلوم هاینریش بل
داستانهای پس از مرگ سلینجر جان
تیمبوکتو پل استر
زندگینامه چارلی چاپلین
دو داستان ( مدیر مدرسه .واورازان ) ال احمد
1984 اورول
و کوهستان طنین انداز شد
ملت عشق الیف شفاک
وبرادران کارامازوف که هدیه گرفتم
و کتابهای نخونده کتابخونم
اگر شبی از شبهای زمستان مسافری کالوینو جان
هنر شفاف اندیشیدن رولف دوبلی
مردی بنام اوه فردریک بکمن
دارالمجانین جمالزاده جان
سنگ وسایه محمدرضا صفدری
چهار میثاق
با وجود این همه کتاب جدید و نیمه خونده و نخونده کیه که احساس خوشبختی نکنه ؟
یه برنامه ریزی درست حسابی میکنم وبه امید خدا شروع میکنم به خوندن
اقا مدیونید اگه فکر کنید در حال پز دادنم :)) فقط نوشتم شاید بدرد کسی بخوره وبشه ازشون چیزی انتخاب کرد برای تعطیلات
الانم همش رو گذاشتم دورم وبینشون نشستم واز دیدنشون کیف میکنم
چند روزی که روزانه کتابخونم رو مرتب میکنم و اینجوری سعی میکنم حواس خودم رو پرت کنم تحمل این همه درد یهویی فقط به این روش اسون میشه فقط خدا کنه لابلای کتابا غرق نشم:))
-----------------------
۹۶/۱۲/۱۸