وقاحت
۱)'بعد از ۱۶ سال معلم بودن تو سیستم بیمار اموزش پرورش آزمون استخدامی حق التدریس قبول نشدم اون موقعی که تو شهر کوچیک من با پارتی و رابطه بچه ها و فامیل و همسران خودشون رو استخدام میکردن کسی یادش نبود معلم باید اصلح باشه ولی الان یادشون اومده که ازمون صلاحیت بگیرند
تمام عمر و جوانیم روگذاشتم پای کار و حالا بعد ۱۶ سال و تو سن ۳۹ سالگی من فریاد میزنم مثل سگ پشیمونم که وارد سیستمی شدم که فقط ریا و دروغ یاد میده و مجبورت میکنه خودت نباشی
وقتی به مطالب کتابا به چیزایی که مجبورم درس بدم نگاه میکنم به خودم میگم برم به بچه مردم چیزی بگم که خودم قبولش ندارم؟
۱۶ سال با تناقض و زجر کار کردم چون اولا معلمی و کنار بچه ها بودن رو دوست دارم دوما به کار احتیاج دارم و جز معلمی چیزی بلد نیستم بقول مادر خدابیامرزم من معلم بدنیا اومدم
و الان بلاتکلیف ترین لحظات عمرم را میگذرونم
مرزهای وقاحت مدام در حال گسترش است.