فاجعه ، از ماست که بر ماست
چون تنها دختر مجرد تو جمع همکارام هستم و انگار سنم هم رفته بالا از نظر اونا گاهی با شوخی گاهی جدی و دلسوزانه از مزیتهای ازدواج میگن
امروز نمیدونم از کجا بحث به گواهی بکارت رسید
یکی از همکارام میگفت تو شهرما زن و مردی ازدواج کردن و مدتی بعد به مشکل خوردن نهایتش مرده گفته دخترتون باکره نبوده اینام چون گواهی گرفته بودند سربلند بودن
اون یکی همکارم میگفت منم قبول دارم چیز خوبیه
این بین پرسیدم اینو خانواده مرد میخوان یا خانواده زن ؟
همکارم گفت که نه خانواده زن برای اعتبار و افتخار خودشون دختر رو می برن پزشک که بتونن ثابت کنن دخترشون باکره بوده منم گفتم وقتی مطمئن هستن از دخترشون غلط میکنن همچین کاری کنن مثل کوه پشت دخترشون بمونن
پرسیدم تکلیف مردی که بلانسبت هر غلطی کرد و بعد خواست زن بگیره چیه اونام باید گواهی بیارن
هیچ کدوم پاسخی نداشتن
و ظهر تا الان که از مدرسه برگشتم خونه قلبم از این همه ستمی که به زنها میشه درد گرفته
اونم نه بخاطر گواهی و... بخاطر اینکه اون همکارهایی که میگفتن گواهی چیز خوبیه برای سربلندی دختره زن هستن از خودم مدام میپرسم یعنی تا حالا به زورهایی که بهشون گفتن و میگن فکر نکردن؟
وقتی ما زنها تا این حد خیلی چیزا رو باور داریم و از حق و حقوق خودمون دفاع نمیکنیم
پس اگر دوستم رو مادرش بخاطر صدای بلندش تیکه تیکه کنه هم حتما از نظر خیلی از خانمها حق داره
یا خیلی راحت میگفتن کرم از درخته تو اشتباهات و رابطه هایی که می بینیم زن مقصره اگر زن ...
ما خیلی کار داریم تا به زن زندگی آزادی برسیم
اونقدر رسوبات ذهنی هست که باید پاک بشه تا ما زنها خودمون رو بعنوان یک انسان قبول کنیم که حجاب اجباری توش گمه
ما هم انسانیم و هیچ کس و هیچ چیزی نمیتونه انسانیتمون رو زیر سوال ببره
واقعا چطور باید مغز کثیف این مردم رو درست کرد؟ زنان علیه زنان رو چه کنیم؟؟ هعی