بارش کتاب

امروز از اون روزای عجیبه که کلی حرف تو سرمه 

اینا همه عوارض داروهای،شیمی درمانیه همه میگن ادم رو از پا می اندازه ولی برای من برعکس عمل میکنه وراج درونم رو فعال میکنه و بطرز عجیبی حرف دارم البته اونجوری که ادما رو خسته کنه نه ولی نسبت به سایلنت بودن روزانه ام وقتی زیر سرمم یه چیزایی میاد تو ذهنم بخاطر همین ممکنه تو یه روز سه چهارتا پست اینجا ببینید😊

من امروز دوست دارم ابری با بارش تراول صدتومنی بیاد بالا سر من تو اتاقم اونقدر بباره که بتونم کل کتابهای وبلاگ میله بدون پرچم رو بخرم با تمام وجودم کتاب میخوام 

اگر غول چراغ جادو بیشتر از سه ارزو براورده میکرد میتونست گزینه خوبی برای بدست اوردن کل کتابهایی که جناب میله خونده باشه ولی این گزینه دارای محدودیته

تا دیشب دوست داشتم عشق رو تجربه کنم امروز دوست دارم کلی کتاب داشته باشم عشق بدون کتاب که بدرد نمیخوره 😂احتمالا فردا هوس کنم همه غذاها و خوراکی  هایی که برام ضرر داره رو بخورم و... به هرحال چندساله با خرچنگ درگیرم و همیشه به همین روال گذشته

فکر خبیثانه ای که چند ساعتیه ذهنم رو درگیر کرده سرقت کتابهای کتابخونه میله بدون پرچمه  حالا چرا تو این وضعیت به ایشون گیر دادم چون با تمام وجود بهشون حسودی میکنم اخه تو دنیای کتاب هم اختلاف طبقاتی؟😂