تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

تانگوی چند نفره

آرامشی که نیست در جنگی هم اگر حاضر نبودیم ، جنگی در ما حاضر بوده همیشه

بایگانی

آشندن

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۴۵ ب.ظ

دیروز کتاب آشِندن،سامرست موام رو کامل شنیدم این کتاب درمورد شخصی بنام آشندن که جاسوس دولت بریتانیا تو زمان جنگ جهانی دومه

شنیدنش واقعا لذت بخشه و برخلاف تصورم از داستانهای جاسوسی تمام شد و همین غافلگیری پایانی اش به نظرم جالب بود

توصیه میکنم اپلیکیشن ایران صدا رو دانلود کنید و کتابهای صوتیش رو بشنوید

گزینه ی بعدی هم کست باکس که هم کتاب صوتی داره هم پادکست ولی تنوع کتابهاش نسبت به ایران صدا کمتره 

یه نکته در مورد ایران صدا وجود داره که کمی آزار دهنده است بین خواندن کتاب زیاد موسیقی پخش میشه اما کم کم بهش عادت میکنید

کتاب بعدی که میخوام گوش کنم یه کتاب از هاروکی موراکامی بنام وقتی از دو حرف میزنم از چه حرف میزنم

تجربه موراکامی خوانی من به خوندن کتاب کافکا در کرانه برمیگرده که تجربه ای چالش برانگیزبود کتاب قطوری که چیز زیادی ازش نمی فهمیدم ولی عزمم رو جزم کرده بودم بخونمش و اصلا به تهش فکر نکنم از جملات و کلماتش لذت ببرم ولی همین موضوع باعث شد نسبت به موراکامی کمی جبهه بگیرم بهتره بگم ازش بترسم و نرم سراغش 

اما این بار میخوام کتابی از موراکامی رو بشنوم شاید تجربه شنیدن و خوندن متفاوت باشه و رابطم باهاش بهتر بشه

به هرحال دل رو به دریا میزنم و میرم تو دل موراکامی شاید سنگینی کافکا در کرانه از ذهنم پاک بشه

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲/۰۵/۰۳
خورشید جاودان

نظرات  (۴)

نظرم به نظرت خیلی شبیهه در مورد موراکامی

دوتا ازش خوندم

مشکل نفهمیدن هم نداشتم

ولی اصلا خوشم نیومد

از درون‌مایه خوشم نیومد

بگن برای نخوندن معرفی کن

میگم

کافکا بر کرانه

جنگل نروژی

پاسخ:
یه جوریه کلا
اون صوتی اش رو هم نتونستم گوش کنم
۰۲ شهریور ۰۲ ، ۱۴:۴۳ میله بدون پرچم

سلام

با توجه به تجربه قبلی که تقریباً به عنوان بهترین کار موراکامی معروف است انتخاب این کتاب به نظرم انتخاب خوبی نباشد.

پاسخ:
سلام 
حق با شماست
کتاب صوتی بود که نتونستم کاملش کنم
فکر کنم  دیگه سراغ موراکامی نرم

سلام

چرا دیگه نمی نویسی ؟

از آخرین نوشته ات بیش از یه ماه و نیم گذشته !!!

پاسخ:
سلام 
حالتون خوبه؟
اونقدر گرفتاری هام زیاد شده که تقریبا لال شدم حرف قابل گفتن ندارم
الان پیامتون رو دیدم خوشحال شدم

"اونقدر گرفتاری هام زیاد شده که تقریبا لال شدم حرف قابل گفتن ندارم "

 

خیلی ها از وبلاگشون برای بیان مشکلات و ناراحتی هاشون و سبک شدن  ناشی از نوشتن اونها استفاده می کنن

کسی اینجا تو رو نمیشناسه پس چه ایرادی داره از گرفتاریهات بنویسی و سبک شی ؟ نگه داشتن مشکلات در درونت کمی بهت نمیکنه

پاسخ:
یه وقتایی اونقدر زیاد میشن که به طرز عجیبی ساکتت میکنن
بارها اومدم بنویسم ولی پشیمون شدم
 شاید وقتی حالم بهتر شد یه چیزایی نوشتم فعلاتو حالت سکوتم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی